در حالی که طی هفته های گذشته خبر از کوچ مربیان مازندرانی جهت هدایت تیم ملی کشورهای همسایه منتشر شده بود اینک در خبری عجیب و قابل تأمل ، فدراسیون کشتی یک مربی روس را به کادر فنی تیم ملی کشتی آزاد اضافه کرد.
بله. خبر کوتاه بود و تاسف آور.
با پیشنهاد پژمان درستکار سرمربی تیم ملی کشتی آزاد و موافقت فدراسیون کشتی، ماگومد عیسی حاجی اف دارنده مدال نقره جهان از روسیه به عنوان مربی تیم ملی کشتی آزاد بزرگسالان ایران منصوب شد و حکم خود را ازعلیرضا دبیر رئیس فدراسیون دریافت نمود.
این انتخاب بی سابقه واکنش های زیادی را به دنبال داشت و بسیاری از دلسوزان و کارشناسان کشتی نسبت به چرایی حضور یک مربی روس در تیم ملی ایران آن هم در شرایطی که چهره های عنوان دار زیادی همچون محمد طلایی، کمیل قاسمی، رضا یزدانی، صادق گودرزی، حسن رحیمی، مراد محمدی، امیر توکلیان و عباس حاج کناری و...می توانستند به تیم ملی کمک کنند، انتقاداتی را نسبت به اقدام فدراسیون کشتی مطرح کردند.
البته فدراسیون کشتی در برابر این انتقادات واکنش نشان داده و اعلام داشته : علی رغم پیشنهادات و رایزنی های فدراسیون کشتی و سرمربی تیم ملی با برخی چهره های مطرح و عنوان دار کشتی ایران طی یکی دو سال اخیر به نتیجه نرسید و هر کدام از آن ها بنا بر دلایلی حاضر نشدند به عنوان کمک مربی در تیم ملی فعالیت کنند. نفراتی همچون کمیل قاسمی و صادق گودرزی به این پیشنهاد جواب منفی دادند و موضع و پاسخ چهره هایی همچون رضا یزدانی یا برخی دیگر از عنوان داران نیز به این پیشنهاد از قبل مشخص بود.
باید پرسید چه بر سر کشتی آمده که نخبگان کشتی دست رد به سینه ی فدراسیون و تیم ملی می زنند و حاضر به همکاری با رئیس فدراسیون و کادر فنی نیستند. چرا هیچ یک از سرمایه های کشتی ایران تمایلی ندارند که سری به تمرینات تیم ملی بزنند و آنقدر یعنی کشتی ایران تهی شده است که باید از کشور رقیب مربی استخدام نماییم؟
پرواضح است که فدراسیون کشتی با کنار گذاشتن مهره های ارزنده مربیگری به نوعی تعداد زیادی از سرمایه های مهم خود را هم از دست داد تا انتقاد به توانایی های دستیاران پژمان درستکار و خود او بیشتر از قبل شود.
دوستان و خوانندگان گرامی ! استخدام ماگومد حاجی علی اف روس و هم او که فینال جهانی ۲۰۰۲ تهران را به مهدی حاجی زاده باخت تا تیم ایران قهرمان دنیا شود ، واقعا سئوال برانگیز است . نه اینکه خواسته باشیم جایگاه این مربی را زیر سئوال ببریم که البته آن نیز حکم گردوی سربسته را دارد . یقینا اگر این مربی در کارش حاذق و توانمند بود ، روس‌ها به سادگی از کنار نام او عبور نمی‌کردند و حتما در کادر تیم های ملی شان جایی را نیز برای او در نظر می گرفتند .
اصولا ایران و روسیه بعنوان دو رقیب اصلی در رقابت‌های جهانی و المپیک هیچگاه چنین تبادلی بین خود در سطح کشتی آزاد نداشته‌اند .
قضیه گئورگی ورشنین در کشتی فرنگی نیز یک استثنا بود و یقینا اگر روس‌ها در دهه هفتاد از کشتی فرنگی ایران احساس خطر می کردند، مجوز حضور ورشنین در راس تیم ملی را صادر نمی کردند .
بنابراین حال باید پرسید که چه اتفاقی افتاده که روس‌ها با وجود تهدیدی که از سوی قهرمانان ایرانی در رقابت‌های جهانی می‌شوند ، اجازه داده‌اند که قهرمان ملی کشتی کشورشان به استخدام فدراسیون کشتی ایران درآید؟
نمی‌خواهیم بدبینانه به موضوع بنگریم که البته نمی‌توان از آن نیز غافل شد ، اما فی‌البداهه باید پرسید حاجی علی اف با چه کارنامه مشخصی به استخدام تیم ملی کشتی آزاد ایران درآمده است؟ آیا به صرف اینکه او در دوره‌ای در لیگ ایران حضور داشته و فارسی را خوب صحبت می کند می‌تواند دلیلی بر جذب او باشد؟!
بی‌شک تا وقتی این همه مربی سازنده ، حاذق و توانا در کشتی کشور داریم ؛ مردان بزرگی چون اکبر فلاج ، محمد حسن محبی ،مجید ترکان،محمد طلایی،امیر توکلیان و خیل عظیم مربیان گمنام مازندرانی که بدون کمترین چشمداشتی چراغ کشتی را در این خطه روشن نگاه داشته و انواع و اقسام قهرمانان را به تیم‌های ملی تحویل می دهند ، استفاده از یک روس نیم بند نمی‌تواند اقدامی مثبت و سازنده در تیم ملی کشتی آزاد باشد .
ایراد اساسی آنجاست که علیرضا دبیر دوست داشته و دارد که از رفیق گرمابه و گلستانش( ورای صلاحیت‌های فنی و مدیریتی ) در راس تیم ملی کشتی آزاد استفاده کند و در این راه نیز همه گونه حمایت و تسهیلاتی را برایش مهیا می سازد . بنابراین وقتی پژمان درستکار درخواست می دهد دبیر خواسته اش را بدون مشورت با بزرگان کشتی اجابت می کند.
در حالی که هر تصمیمی در فدراسیون کشتی گرفته می‌شود باید تبعاتش مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد .مثل اینکه آیا حاجی علی اف با برنامه و ماموریتی خاص به ایران نیامده تا نوع تمرینات و شیوه کار بزرگانی چون حسن یزدانی و کامران قاسمپور را بعنوان برندگان روس‌ها در طی این سالها از نزدیک زیر نظر گرفته و درس‌هایش را به کشتی کشورش منتقل کند .این هم نوعی نگاه بدبینانه است که نمی توان از آن غافل شد .
مشکل بزرگ امروز کشتی این است که علیرضا دبیر خود را قدرت مافوق کشتی و حتی ورزش دیده و خود را موظف به پاسخگویی نمی‌داند .همین انحصارگری در کشتی و به نوعی تک صدایی باعث شده تا کشتی ایران خواسته و ناخواسته خود را از تجربه بزرگان و نخبگان کشتی تهی سازد .در حالی که اگر عقلانیت بر کشتی حاکم باشد ،فدراسیون باید بزرگان و صاحبنظران کشتی را بعنوان اتاق فکر زیر یک سقف جمع کرده و از تجربه گرانسنگ آنان بهینه استفاده کند .
کاش می شد طی ماه آینده و در انتخابات فدراسیون کشتی فرد شایسته ای را بر مسند ریاست فدراسیون نشاند تا خرد و ذکاوت بار دیگر به کشتی برگردد و ورزش اول کشور اینچنین ذلیل و تحقیر نشود.
به هر روی وظیفه ما گفتن است ، بلکه گوش شنوایی باشد .
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان بشما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

حامد درزی نژاد